بودجه هست؛ فرهنگ نیست
شاخصههای توسعهیافتگی شهرها و کشورهای جهان بسیار زیاد است؛ اما پررنگترین آن مؤلفهای تحت عنوان فرهنگ محسوب میشود این در حالی است که در کشور ما باتوجهبه اینکه اعتبارات به نسبت خوبی برای این حوزه در نظر گرفته شده و میشود
شاخصههای توسعهیافتگی شهرها و کشورهای جهان بسیار زیاد است؛ اما پررنگترین آن مؤلفهای تحت عنوان فرهنگ محسوب میشود این در حالی است که در کشور ما باتوجهبه اینکه اعتبارات به نسبت خوبی برای این حوزه در نظر گرفته شده و میشود؛ اما خروجی مناسبی را شاهد نیستیم. دقیقاً حوزه فرهنگ در کشور ما مشابه زنگهای پرورشی در ساعات درسی مدارس است. ساعاتی که میتوانستیم از آنها بهرهبرداری مطلوبی در راستای ارتقا فرهنگ در سطحی کوچک یعنی همان مدرسه و کلاس داشته باشیم و در پایان 9 ماه تحصیل حتی نتایج آن را مورد ارزیابی قرار دهیم؛ ولی غفلت از این ظرفیت آنچنان شدت داشت که حتی در بدنه جامعه در سطحی وسیعتر نیز اثرات نامیمون خود را بروز داده است. در کشورهای پیشرفته فرهنگ در راه امور است، اما در کشورهای درحالتوسعه فرهنگ جایی برای مطرحشدن ندارد درحالیکه اگر قرار باشد جامعهای رشد کند باید به فرهنگش بیشتر از حوزه اقتصاد و سیاست بپردازد. این یکسوی ماجرای فرهنگ در جامعه امروز ما است از سوی دیگر یکی از مهمترین نقاط ضعفی که در حوزه فرهنگ با آن دستبهگریبان هستیم حضور مدیران غیرتخصصی است.
مدیرانی که در صورت داشتن مدارک مرتبط بافرهنگ میتوانستند اثرگذار باشند و چهبسا در خلال این فعالیتها ریشه بسیاری از ناهنجاریها نیز خشکیده شود؛ اما شاهد هستیم در بسیاری از حوزههای فرهنگی در سطح مدیریت کار به دست کسانی سپرده شده که نهتنها در این حوزه تحصیل نکردهاند؛ بلکه رزومه قابل دفاعی از آنها برای حفظ و ارتقا فرهنگ در دست نیست. برنامهریزیهای کوتاه و سطحی، نداشتن چشماندازهای بلندمدت و اثربخش، سلیقهای عملکردن بدون توجه به فرصتها و تهدیدهای موجود جامعه، نبود حمایت از زیرمجموعههای حوزه فرهنگ و هزاران هزار مورد دیگر بخشی از کمکاریهای صورتگرفته در این بخش است که همگی با توجیه نبود بودجه مناسب رخ میدهد. اما واقعاً در حوزه فرهنگ تنها معضل پیش روی ما بخش اقتصاد است؟ یا باید ریشه این موضوع را در مباحثی دیگر جستجو کرد؟ کارشناسان حوزه فرهنگ اعتقاد دارند فرهنگ و فرهنگسازی برای جامعه ضروری است تا بسیاری از مشکلات برای همیشه از میان بروند؛ اما مسئولان همچنان قصد دارند توپ بیتدبیری خود را به میدان اقتصاد بیندازند و پس از پایان مدت خدمت خود از سودای فرهنگ بگویند و بودجهای که نبود.